مهاجرت معکوس روستبارهای قزاق
گمانه زنی ها در موردجانشینان احتمالی نظربایف باعث شده تا بسیاری از روس تبارها نسبت به آینده سیاسی و اقتصادی خود نگران باشند
پایگاه رهنما :
به نقل از الوقت- پس از استعفای «نورسلطان نظر بایف» رئیس جمهور قزاقستان در ۱۹ مارس ۲۰۱۹ مهاجرت معکوس روس تبارهای قزاقستان شدت بیشتری به خود گرفته است این مهاجرتها باعث تغییرات جمعیتی وقومی در قزاقستان میشود. درک چرایی ودلایل این مهاجرتها کمک بیشتری به پیش بینی تحولات جمعیتی در قزاقستان و آثارو نتایج اقتصادی و سیاسی آن میکند.
ترکیب جمعیتی قزاقستان
قزاقستان جمعیتی بیش از ۱۸ میلیون نفر دارد، اما باوسعت ۲ میلیون ۷۰۰ هزار کیلومتر مربع بزرگترین کشور آسیای میانه محسوب میشود که تقریبا سه برابر پاکستان و ترکیه مساحت دارد؛ بنابراین نسبت جمعیت آن به وسعتش بسیار کم است که یکی از دغدغههای سیاسی این کشور به خصوص پس از استقلال از شووری همین موضوع بوده است.
در جمهوری قزاقستان بیش از ۱۰۰ قومیت زندگی میکنند که قزاقها، روسها، اوکراینی ها، و تاتارها به ترتیب بزرگترین گروههای قومی را تشکیل میدهند. در زمان حاکمیت شوروی، سیاست روسی سازی قزاقستان همانند سایر مناطق شوروی در پیش گرفته شد و بسیاری از روسها و اسلاوها از نقاط مختلف به قزاقستان مهاجرت نمودند. این مساله باعث ناهمگنی قومیتی در قزاقستان شد به طوری که پس از استقلال در روند ملی گرایی باچالش هویتیابی مواجه شد. از آن زمان به بعد با توجه به نفوذ روس تبارها در بدنه اداری وسیاسی قزاقستان و همچنین تاثیر روس تبارها در بافت اقتصادی قزاقستان، روند ملی گرایی در این کشور با پیچیدگیهایی همراه بوده است.
در سال ۱۹۹۰ زبان قزاقی به عنوان زبان رسمی تصویب شد که باعث افزایش نگرانی روس تبارها شد. با وجود اینکه قانون اساسی قزاقستان همه اقوام را برابر میداند، اما عملا پس از استقلال نفوذ و قدرت قزاقها رو به افزایش گذاشت.
آثار هویت یابی در قزاقستان
افزایش نفوذ قزاقها در ساختار سیاسی و اداری قزاقستان از سال ۱۹۹۰ به بعد، از یک طرف باعث مهاجرت ۲۵ درصد از روس تبارهای قزاقستان عمدتا به روسیه طی ده سال شد به صورتی که تا سال ۲۰۰۸ جمعیت روس تبارها از ۳۵ درصد به حدود ۲۵ درصد کاهش یافت و از طرف دیگر تمایلات جدایی طلبانه توسط برخی روس تبارها در شمال قزاقستان را افزایش داد. در این شرایط سیاستمداری بانفوذی، چون نظربایف توانست با هنرمندی زیاد این چالش را مدیریت کند، زیرا با توجه به تراکم کم جمعیتی در قزاقستان که در هر کیلومتر یک نفر جمعیت داشت این تمایلات جدایی طلبانه میتوانست قزاقستان را تا آستانه یک بحران جدی ژئوپلتیکی و سرنوشتی مانند اوکراین پیش ببرد.
مشکل همزمان دیگری که نظربایف با آن مواجه بود نیازمندی قزاقستان به روس تبارهای ثروتمند بودکه سالیان طولانی در رونق اقتصادی قزاقستان سهیم بودند و بی مهری به آنها نیز به اقتصاد کشور آسیب وارد میکرد؛ بنابراین نظربایف با تعمیق روابط مناسبی که از قبل با مسکو داشت توانست حساسیتها را حد زیادی کاهش دهد.
سیاست بعدی او در این زمینه انتقال پایتخت از «آلماتی» در جنوب شرقی به «آستانه» به مرکز بود که به صورت تدریجی تراکم جمعیت را از جنوب به مرکز و شمال افزایش داد به صورتی که هم اکنون پایتخت جدید این کشور با وجود سرمای شدید دومین شهر پرجمعیت این کشور محسوب میشود.
استعفای نظربایف و افزایش چالشهای جمعیتی
مساله اصلی و حیاتی که نظربایف دنبال مینمود تغییر ترکیب جمعیتی شمال و جنوب برای کاهش خطر جدا شدن شمال قزاقستان بود. در این راستا اوایل سال ۲۰۱۶ به قزاقهایی که از جنوب به شمال مهاجرت میکردند مشوقهای مالی، زمینه تحصیل فرزندان، اعطای زمین، و محل سکونت با تسهیلات ویژه در شمال اعطا میشد. همچنین براساس قانون مهاجرت که از سال ۲۰۱۱ تصویب شد تقریبا شبیه همین امتیازات به قراقهایی که از خارج به قزاقستان مهاجرت کنند تعلق گرفته است.
نظربایف قصد داشت که روس تبارها به گونهای در جمعیت قزاق تبارها توزیع شوند که خطری برای ملی گرایی قزاقستان و یکپارچگی ارضی ایجاد نکنند، اما از مزایای اقتصادی حضور آنها نیز بهره ببرد. با استعفای او، اما آینده روس تبارها در هالهای از ابهام و تردید قرار گرفت. این نگرانی روس تبارها حتی قبل از پایان دوره ریاست جمهوری او نیز وجود داشت به صورتی که یکماه قبل مرکز تحلیلی «فین پروم» قزاقستان در گزارشی اعلام کرد: «در یک سال اخیر مهاجرت در قزاقستان به اوج خود رسیده که طی این مدت ۴۲ هزار نفر این کشور را ترک کرده اند. همچنین روند مهاجرت به قزاقستان طی یکسال گذشته ۲۰ درصد افت پیدا نموده است».
پایین بودن دستمزد و حقوق بازنشستگی باعث شده بسیاری از نخبگان و تحصیلکردگان قزاقستانی در جستجوی شرایط شغلی و تحصیلی بهتر از قزاقستان مهاجرت کنند. قزاقستان در شرایط فعلی در حال گذار سیاسی است با وجودی که نظربایف همچنان پدر معنوی و سیاسی قزاقستان محسوب میشود وبه صورت غیرمستقیم در تحولات سیاسی قزاقستان تاثیر دارد، اما گمانه زنیها در موردجانشینان احتمالی مثل «توکایف» جانشین موقت رئیس جمهور، «گامبتوف» معاون نخست وزیر سابق، «صمد آبیش»، «عسگرمامین» نخست وزیر موقت باعث شده تا بسیاری از روس تبارها نسبت به آینده سیاسی و اقتصادی خود نگران باشند.
گزینههای ریاست جمهوری آینده که پس از سال ۲۰۲۰ مشخص میشود یکی «قاسم جومرت توکایف» رئیس پیشین سنای قزاقستان است که موضعی بسیار نزدیک به نظربایف دارد و مورد حمایت روسیه نیز میباشد و گزینه دیگر «دریگا نظربایو» دختر نظر بایف بود که پس از جابجاییهای سیاسی به ریاست سنا انتخاب شد، اما در مواضع خود اعلام نمود که قصد نامزدی ریاست جمهوری را ندارد.
این اظهار نظر نشان از توزیع برخی مقامات کلیدی برای جلوگیری از بحران سیاسی دارد. تقویت قزاقها در ساختار اداری باعث تشویشهایی در بین قزاقهای روس زبان نیز شده است با توجه به اینکه پس از اصلاحات صورت گرفته در قانون اساسی و جابجایی در پستهای سیاسی، آینده سیاسی قزاقستان به سمت توزیع قدرت خواهد رفت و از طرفی رئیس جمهورآینده نیز قدرت نظریایف را نخواهد داشت؛ بنابراین مساله ترکیب جمعیتی قزاقستان وپیوند آن با ثبات و ارتقا اقتصادی همچنان چالش و اولویت اصلی قزاقستان خواهد بود.
زمینهچینیهای نظربایف برای بعد از استعفا، تنظیم سیستماتیک جمعیت بوده است، اما همچنان نگرانی نسبت به شکافهای جمعیتی و اقتصادی ناشی از آن وجود دارد که باعث میشود نظربایف حتی پس از استعفا در مواقع لزوم از کاریزمای سیاسی خود برای مدیریت احتمالی بحران استفاده کند.
ارسال نظرات